سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مهربان

متن زیر در تاریخ86/2/19، ساعت: 9:21 عصر نوشته شده است.

¤ مذهب آریایی ها پیش از زرتشت

مذهب آریایی های پیش از ظهور زرتشت به صورت  گسترده در سرزمینهای آریایی نشین متحد بوده است . آریایی های پیش از زرتشت به آئینی باور داشتند که دنیا را به دو دسته تقسیم میکرده است . یکی خیر و دیگری شر . نخستین گروه اهورایی و درستی و نیکی است . دسته دوم اهریمنی و زشت کرداری است . این دو گروه با یکدیگر در همه موارد زندگی در سیتز هستند . آئین میترائیزم ایران یکی از این باورهاست که از کهن ترین آئین های جهان محسوب می شود و به اروپا و آسیا انتشار یافت و امروزه آثارش در کلیساهای مسیحیت نیز موجود است . میترائیزم آئین مهر و دوستی و ستایش از نیروهای بزرگ خداوند است . آب و آتش و خاک از این نیروهای جاودانه به حساب می آیند . پس از ظهور زرتشت اسپنتمان همه گروه ها و آئین های چند خدایی یکی شدند و دینی واحد تشکیل دادند که اهورامزدا خدای واحد آنان گشت . گاتها بزرگ ترین سند یکتا پرستی ایرانیان زمان اشو زرتشت است . در یشتها- یسنا با اینکه از اصول زرتشتی پیروی شده است ولی چهره های دینی میترایی نیز در آن دیده می شود . دلیل این امر را شاید بتوان متحد کردند همه آئین ها توسط اشو زرتشت دانست . زرتشت ضمن احترام به همه گروههای دینی و مذهبی آن روزگار دینی مترقی تر و واحد را برای آنان به ارمغان آورد که موجب پایداری و گستره بزرگ زرتشتیان در منطقه خاورمیانه شد . زیرا در صورت رد کردن همه گروه های دینی آن روزگار هم احتمال شکست در آوردن دین نو رخ بدهد و هم تمامی آئینهای کهن و باستانی ایران ممکن بود برای همیشه از یادها بروند . با این دو احتمال زرتشت نیک ترین روش را برای آوردن دین خود برگزید و میترائیزم را کامل رد نکرد و با احترام به آن یکتا پرستی - آئینهای انسان دوستی و راه و روش نیک زندگی کردن را به روشی درست و اصولی تر به آن اضافه نمود . زبان اوستایی ایرانیان باستان نیز امروزه با اینکه واژه تازی را پس از یورش اعراب به خود راه داده است ولی همچنان پایدار و استوار است و مایه مباهات فرهنگ و تاریخ و تمدن ایران است . خود واژه اوستا در معنی اساس٫  بنیاد و ریشه نامیده می شود .


¤ نویسنده: مهربان

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ86/2/13، ساعت: 10:52 عصر نوشته شده است.

¤ تاریخچه نام ایران

سلام ایرانیان

همه ما  ایرانی هستیم ،پس باید به عنوان یک ایرانی اصیل،ایرانی که سال ها تاریخچه رو با خودش یدک می کشه ، بشناسیم .بیایید مملکت خودمون رو با همه ضعفاش و خاکمون رو دوست داشته باشیم . این خاک ، این زمین، شاهد هزاران هزار آریایی و تاریخچه کهن این سرزمین بوده .

مطالبی رو که برای شناخت بیشتر تاریخ آریایی ها برای شما عزیزان جمع آوری کردم حتما پیگیری کنید .

 تاریخچه نام ایران

سرزمین ورجاوند ( جاودانه ) ایران یکی از گهواره های تاریخ و تمدن بشری محسوب می شود که همیشه صحنه ساز دلاوری - مردانگی - روحیه ظلم ستیزی - موسیقی عرفانی و پرمعنا - ادبیات نیک و سترگ - منابع طبیعی و اهواریی ارزشمند - آب و هوایی چهارفصل و معتدل - تاریخ و فرهنگی بس بزرگ و کهن بوده است که بسیار اندک فساد اخلاقی و  فحشا را در کل تاریخش شاهد بوده است . نام این سرزمین نیز مانند دیگر نعمات بزرگ اش داری پشتوانه ای بس طولانی ٫ زیبا و پر معنا می باشد . واژه ایران کنونی از واژههای کهن هزاران ساله برداشت شده است . ائیرینه - ائیرینه وئیجه :

ائیرینه : این واژه در فرس هخامنشی آریا و در پهلوی اران است و آریارامنا (آریارمن) نام جد داریوش بزرگ مشتق شده از همین واژه می باشد. خود واژه ائیریه ( آریا ) در معنی پارسی امروزی یعنی نجیب و شریف و نام قوم آریاست . این نژاد هم اکنون بین هند و ایران تقسیم شده اند که از شاخه نژاد هند و اروپایی است . بخشی دیگر از این اقوام کهن در آلمان - یونان و روم نیز پخش می باشند . در فرس باستان این واژه آریه نامیده شده است . اقوام هند و اروپایی شعبه وسیعی از نژاد سفید هستند که در ایران - هند و اروپا ماندگار شدند . و زبان هند و اروپایی نیز مختص آنان است . در اوستا نام ایران به عنوان مبدا اصلی آریایی نژادها معرفی شده است . حرکت آریایی ها به سوی ایران به بیش از 2000 سال پیش از میلاد مسیح باز میگردد


¤ نویسنده: مهربان

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ86/1/11، ساعت: 5:58 عصر نوشته شده است.

¤ چند قانون آداب معاشرت

کافیست نگاهی به دور و اطراف خود بیانـدازیـد تـا مـتوجه شوید در جامعه ما تنها شمار اندکی از افراد متشـخـص و با نزاکت بجای مانده است. در روزگـاران پیـشـیـن به آداب و نزاکت اجتماعی بهای بیشتری داده می شد. اما افسوس که جامعه امروز دستخوش تحولات گوناگونی گشته است.نکاتی که در این جا آورده شده به شما کمک می کند تا رفتار های درست اجتماعی را به عنوان یک فرد متشخص بیاموزید .

1- همیشه مودب باشید

اگـر هـم از کـسی خوشتان نمی آید نیازی نیست که شان و منزلت خودتان را تا سطح اجـتمـاعی آن فرد تنزل دهید. مودب و با نزاکت بـاشید تـا بـرتـری خـود را نـسـبـت بـه آن شخص ثابت کنید.

2- هیچگاه دشنام ندهید

دشنام و ناسزاگویی مطلقا ممنوع می باشد. چون نشان دهنده آن است که شما قادر نیستید برای بـیـان عقاید خودتان از واژه ها ولغات مناسبتری بهره بگیریـد. از آن گذشته لاابالیگری همیشه دور از نزاکت و ادب می باشد.

3- با صدای بلند صحبت نکنید

هنگامی که با صدای بلند صحبت میکنید، بـاعث بالا بردن سطح استرس میان اطرافیان خود میگردید. بـلند صحبت کردن بیانگر آن است که شما قادر به بحث منطقی با دیگران نـیـستید و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان می دهد و آنکه می خـواهـیـد حرف خودتان را با توسل به زور وخشونت به کرسی بنشانید . هـمـچـنـیـن بلند صحبت کردن سبب جلب توجه اطرافیان میگردد البته توجه منفی.

4- کنترل خود را از دست ندهید

زمانی که شما کنترل اعصاب خود را از دست میدهید و از کوره در میروید به همه نشان می دهید قادر به کنترل احساسات و هیجانات خود نمی باشید. وقـتـی هم که شما از کنترل رفتار خودتان عاجز می بـاشیـد، چـگونـه قـادر بـه کـنـترل چیز دیگری خواهید بود؟ همواره خونسردی خود را حفظ کنید (کار آسانی نخواهد بود اما به زحمتش می ارزد).

5- به دیگران خیره نشوید

زل زدن به دیگران و چـشـم چـرانـی نوعی تعرض به دیگران محسوب می گردد. شما که نمی خواهید بی جهت دیگران را مرعوب خود سازید؟

6-صحبت کسی را قطع نکنید

پیش از آنکه اظهار عقیده ای بکنید، اجـازه دهـیـد صـحـبت دیگـران بـه پایان برسد. میان صحبت کسی پریدن نشانه بی نزاکتی و عدم برخورداری از مـهـارتـهای اجـتـمـاعـی فرد می باشد. اگر نمی خواهید خودبین و از خود راضی بنظر آیید، هیچگاه صحبت کسی را قطع نکنید و هرگاه که ناچار بـه انـجـام ایـن کـار شـدیـد حتـما بـا گـفـتـن جـمله "معذرت می خواهم"، اقـدام بـه انـجام آن کار کنید. مـودب بـودن بـه مـفـهـوم آن اسـت کـه بـرای موقعیت، عقاید و احساسات دیگران احترام قائل شویم.

7- همیشه وقت شناس باشید

مهم است که به وقت دیگران احترام بگذارید.سـر مـوقـع در جـلسات، قـرار مـلاقـات هـا، موقعیت های شغلی و اجتماعی حضور یابید. هـمچـنـین یک فرد متشخص می داند چه زمانی باید میهمانی را ترک کند.

8- اسرار زندگی خصوصی خود را فاش نسازید

آبرو، شرافت، صداقت و بصیرت بـزرگـتـریـن و مـهـمـتـرین عـامـل برای حفظ اعتبار یک فرد متشخص می باشد. جزئیات زندگی عشقی شما باید محرمانه باقی بمانند. بـنـابـراین هرگاه شخصی در مـهـمـانی شـروع بـه سـخن چیـنـی کرد، از اعـتماد مـعشوقتان سوء استفاده نکرده و صحبتی در رابطه به زندگیتان به میان نیاورید.

9- آب دهان نیاندازید

اغلب مـردها ایـن کـار را بطور ناآگاهانه انجام می دهند. آب دهـان انداختن بسیار زننده بوده و بی شخصیتی فرد را میرساند. هیچگاه آب دهان نیندازید مگر آنکه بخواهید ثابت کنید انسان بی نزاکتی هستید.

10- حرمت بزرگترها را نگاه دارید

در واقع شما باید همانطور که دوست دارید مورد احترام دیگران باشید خود نیز به دیگران احترام بگذارید. من به این علت بزرگترها را مـورد تـاکید قرار دادم که امروزه جوانان خیال می کنند همه چیز را می دانند و از همه چیز سر در میاورند و در واقـع خـود را عـقـل کل میدانند اما اینطور نیست. کافیست به 5 سال پیش خود بیاندیشید.....یقینا شما امروز بسیار باهوش تر و با تجربه تر شده اید. اینطور نیست؟ بـا آنـکـه 5 سـال پـیـش نـیـز فکر میکردید همه چیز را میدانید.

11- به اشتباهات دیگران نخندید

این یکی از پست ترین کارهای است که کسی ممکن است انجام دهد. هـنـگـامـی کـه شما اشتباهی مرتکب میشوید و یا خراب کاری میکنید تنها انتظاری که از دیـگران دارید آن است که اشتباهات و خطاهای شما را برویتان نیاورند و از آنها چشم پوشی کنند. از آن مهمتر شما را بواسطه آنها مورد تمسخر قرار ندهند.

12- کلاه خود را از سر بردارید

شاید امروزه این رسم دیگر هوادار نداشته باشد. شما می بـاید کـلاه و هـر آنـچه بر سر دارید را به هنگام داخل شدن به منزل از سر خود بردارید. از آن گـذشـتـه هیچگاه با کلاه بر سر میز شام ننشینید چون اینکار نشانه بی نزاکتی مفرط می باشد.

13- پیش از صرف غذا منتظر بمانید همه میهمانان سر جایشان بنشینند

زمانی که برای صرف غذا سر میز نشسته اید، باید منتظر بمانید تا تمام میهمانان کاملا سـر جایشان بنشینند و آماده صرف غذا گردند. هـمـه افـراد بـاید در یک زمـان شـروع بــه صـرف غذا کنند. این نکته اگرچه مـوشـکـافـانـه بـنـظـر مـی رسد، اما بسیار حائز اهمیت میباشد.

14- فخر فروشی نکنید

هیچ کس از آدم لاف زن خوشش نمی آید. در هنـگام گـفـتـگو دربـاره مـسایـل مـالی به دارایی های خود اشاره نکرده و ثروت خود را به رخ نکشید.

15- به ساعتتان نگاه نکنید

هنگامی که در یک جمع و محفلی می باشید، مدام به ساعت خود نگاه نکنید مگر آنکه بـلافـاصله قصد ترک آن محل را داشته باشید. وقتی به ساعتتان نگاه می کـنـیـد دیـگران اینگونه برداشت میکنند که شما خسته و بی حوصله گشته اید.


¤ نویسنده: مهربان

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ85/12/28، ساعت: 11:28 صبح نوشته شده است.

¤ تاریخچه نوروز

در عهد کهن در دو فصل بود. فصل گرما، فصل سرما. نوروز سرآغاز فصل گرما و مهرگان شروع فصل سرما بود. از این رو نوروز و مهرگان برجسته ترین رسوم ملی، آیینی ایرانیان آریایی شد که در آن نیایش ها و اعمال اعتقادی دینی و مذهبی و باورهای میهنی و کردارهای شادی بخش، قربانی کردن، باده گساری و اعمال مفرح دیگری که ضمن برگزاری رسوم نوروز و مهرگان انجام می دادند. با این وصف تمام اسناد و منابع قبل و پس از اسلام، نوروز را آغاز سال و جشن نوروز را به علت طراوت، سرسبزی و خرمی که به طبیعت و روح و جان آدمیان می بخشید و طلیعه خورشید، دل انگیز و دلپذیر می شد، آن را باشکوه ترین آیین دینی و میهنی اسطوره یی و تاریخی ایرانیان آریایی می دانند. در این گفتار نوروز را از تمام جوانب مورد بررسی و تحقیق قرار داده و نگرش و روزنه یی علمی به فلسفه و جایگاه آن در تمدن ایران گشوده ایم.

مفهوم و قدمت نوروز؛ وقتی که خداوند از کار آفرینش آسوده شد، یک روز مبارک به وجود آمد.1 جمشید جم این روز فرخنده را نوروز نامید و آن را «جشن بزرگ ایرانیان» قرار داد. روز اول فروردین و همزمان با آغاز سال نو و بهار طبیعت و به یاد آن رویداد بزرگ و روز پرطراوت جشن باشکوهی برگزار کردند و به شادی و پایکوبی پرداختند. از این پس ایرانیان آریایی اوج شادی ها و لحظات خوش و ماندگار زندگی روزانه شان را در نوروز می جستند. به عبارت دیگر نوروز بهترین خاطره بشر ایرانی بوده و هست. نوروز روزی است که شالوده و اساس سرور و خوشوقتی اقوام ایرانی پی ریزی شد.2

نوروز حلقه پیوند طبیعت با جهان ماورایی بود. کهن ترین فلسفه پیدایش نوروز به جمشید، معمار اصلی آن تعلق دارد. با این توضیح نوروز حداقل شش تا هشت هزار سال قدمت دارد و در شمار جشن های اسطوره یی ایران قرار می گیرد. حتی می توان گفت بر تمامی جشن های ایرانی برتری دارد. بنابر عقاید آریاییان قبل از آنکه نوروز فرار سد، ارواح مردگان از عالم ماورایی به زمین می آمدند و در صورتی که مشاهده می کردند اوضاع و احوال خانواده شان خوب و رضایت بخش است، شاد و خرم می شدند اگر نه با هاله یی از اندوه به عالم خود بازمی گشتند.3

نزد آریاییان شأن و مقام ارواح آنقدر بود که محیط زندگی و خانه و کوچه ها تمیز و پاکیزه می شد. ارواح پاک و مقدس حامل پیامی از جهان ماورا بودند. پاکیزگی و خوشبختی مردم موجب شادی ارواح می شد. روی کاخ پادشاه و نقاط مرتفع آتش می افروختند و در قصر پادشاه و منازل سفره هفت سین می چیدند. هفت قلم سفره با هفت امشاسپند مرتبط می شد.4

هنگام برپایی جشن نوروز شخص پادشاه و مقامات مهم کشوری در کنار قشرهای مختلف اجتماعی حضور داشتند. کشاورزان و شبانان گردانندگان اصلی جشن محسوب می شدند. حضور پادشاه، وزیر و افراد مهم نشان از اهمیت نوروز در فرهنگ ایران داشت.

از این رو تنها در نوروز فره وهرهای پاک (ارواح درگذشتگان) به مدت ده روز به زمین می آیند و در صورت مشاهده خوبی و نیکی و طراوت وابستگان خود غرق در سرور و بهجت می شوند. «فره وهرهای پاک را می ستاییم که به دیدار و یاری می آیند... بشود که فره وهرهای نیرومند و پیروز از این خانه به شادی و خشنودی بازگردند.»8

ایرانیان آریایی با سبزی و انواع پختنی های لذت بخش که بر روی پشت بام خانه قرار می دادند، به استقبال این ارواح می رفتند.

واژه شناسی؛ نوروز در زبان پهلوی «نوگ روز» (
Noug rooz) و در عربی «نیروز» (Nirooz) مثبت شده است.

ایرانیان آریایی عهد کهن معتقد بودند در نوروز، جمشید بر اهریمن بدکردار و نفرین شده که برکت را از مردم گرفته بود غلبه کرد. مردم هر قدر خوردنی و آشامیدنی می خوردند سیر نمی شدند. به علاوه شیطان مانع وزش باد می شد، هیچ روییدنی نمی رویید به حدی که دنیا رو به نابودی می رفت. در این وضعیت جمشید به فرمان اورمزد به مخفیگاه شیطان رفت و آن قدر در آنجا ماند که اهریمن را نابود کرد و همه چیز به حالت عادی خودش برگشت. بر طبق اساطیر ایرانی جمشید همانند خورشید نورانی بود. پس از این واقعه دنیا سر سبز شد، مردم به شکرانه رفع شدن بلای شیطان در طشتی جو کاشتند و از آن پس مرسوم شد که در نوروز، هفت نوع غله و روییدنی بر روی هفت ستون بکارند، هر کدام که بهتر می رویید نشان از فراوانی آن محصول در آن سال داشت. حتی چیدن هفت چیز که با حرف «س» با «ش» شروع می شود نیز با همین عدد هفت پیوند می خورد. بنابراین اگر عدد امشاسپندان هفت باشد، این عدد می بایست در دوران باستان مقدس بوده باشد.11


¤ نویسنده: مهربان

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ85/11/1، ساعت: 7:48 عصر نوشته شده است.

¤ تاثیر موسیقی بر روان ا نسان

شیوه‌های تأثیر موسیقی


از سال 1920 مطالعات گوناگونی به بررسی تأثیرات موسیقی بر عملکرد تن و روان پرداخته‌اند: نخستین گروه پژوهش‌ها توسط ولد (1916) و دیسرنز (1923) انجام شد، که اثر موسیقی بر سیستم اعصاب مرکزی (
CNS) را نشان داده است. در پژوهشی دیگر دای نو (1977) و هدج (1980) صورت گرفت. این دو پژوهشگر، اثربخشی موسیقی محرک و آرام بخش را بر واکنش‌های اعصاب خودکار مانند ضربان قلب، نبض، فشارخون، تنفس، واکنش‌های پوستی و عضلانی و امواج مغزی بررسی کردند. آنها در پایان دریافتند که موسیقی آرام‌بخش میزان ضربان قلب و نبض و فشار خون را کاهش می‌دهد و از اضطراب و نگرانی می‌کاهد. یافته‌های این پژوهشگران توسط جکبسون (1974) و ولپه6 (1965) تائید شد. گلدشتاین7 (1985) به بررسی تأثیر موسیقی انتخابی بر سیستم لیمبیک و مرکز کنترل عصبی خودکار پرداخته و آن را در تحریک این منطقه و تسکین رفتار نشان داد (زاده محمدی، 1381).


دومین گروه مطالعات، اثر موسیقی را بر بیوشیمی و هورمون‌های بدن نشان می‌دهد. پژوهشگرانی همچون ریدر8، فلود9، کیرک پاتریک10، به مطالعه تأثیر موسیقی همراه با آرام سازی، روی کاهش هورمون استرس پرداختند. هانسر11 (1985) تأثیر موسیقی روی هورمون‌ها و کاهش درد و تنش‌های بدنی و در نهایت، آرامش روانی را مطالعه نمود(زاده محمدی، 1381). سومین گروه مطالعات، اثر موسیقی را بر واکنش‌های عضلانی و حرکتی نشان دادند. پژوهشگرانی چون آلرون و سیلور12 (1963)، دای نو (1977)، هولد زورت (1974)، آبلر13 (1980)، اسکارتلی14 (1966) و سیرز15 (1966)، تأثیر موسیقی را بر افزایش واکنش‌های حرکتی و عضلانی از جمله خمیدگی، کشیدگی، انعطاف، چرخش‌ها و الگوهای دورانی اندام، تغییر الگوهای اندام، کنترل‌های حرکتی و هماهنگی حرکتی را نشان دادند(زاده محمدی، 1381). چهارمین گروه مطالعات به بررسی اثرات جامعه‌شناختی موسیقی پرداختند. گاستن(1968) موسیقی را جزء رفتارهای ضروری و ذاتی انسان دانسته و آن را نیازی زیباشناختی می‌داند. لاتوم (1981) و سیرز (1968) نیز معتقدند، از آنجا که موسیقی باعث ارتباط کلامی و غیرکلامی، ابزاری برای بیان خود و احساس خودارزشمندی است، فرد را به سمت ارتباط با دیگران کشانده، انگیزش‌هایی را که باعث پیوستن به گروه می‌گردد، فراهم می‌کند(پترز، 1380).

                                                                                                                      (برگرفته از مجله الکترونیکی هوم )


¤ نویسنده: مهربان

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ85/10/6، ساعت: 5:58 عصر نوشته شده است.

¤ قشنگ کوچک

گفت: کسی دوسم ندارد میدانی چقدر سخت است این که کسی دوستت نداشته باشد ؟ تو برای دوست داشتن بود که جهان را سا ختی . حتی تو هم بدون دوست داشتن ...!

خدا هیچ نگفت .

گفت: به پاهایم نگاه کن ! ببین چقدرچندش آورا ست. چشم ها را آزار می دهم . دنیا را کثیف می کنم . آدمهایت از من می ترسند . مرا میکشند برای اینکه زشتم . زشتی جرم من ا ست .

خدا هیچ نگفت.

گفت: این دنیا فقط مال قشنگ هاست . مال گل ها و پروانه ها ، مال قاصد ک ها ، مال من نیست .

خدا گفت: چرا مال تو هم هست .

دوست داشتن یک گل ، دوست داشتن یک پروانه یا قاصدک کار چندان سختی نیست. اما دوست داشتن یک سوسک ، دوست داشتن تو کاری دشوار است .

دوست داشتن کاری است آموختنی ؛ و همه رنج آموختن را نمی برند.

ببخش کسی را که تو را دوست ندارد . زیرا که هنوز مومن نیست . زیرا که هنوز دوست داشتن را نیاموخته . او ابتدای راه ا ست .

مومن دوست داد . همه را دوست دارد ، زیرا همه از من است . و من زیبایم .

من زیبایم ،چشم های مومن جز زیبا نمی بینند. زشتی در چشم هاست .در این دایره هرچه که هست ، نیکوست . آنکه بین آفرید های من خط کشید ، شیطان بود . شیطان مسئول فاصله ها ست .

حالا قشنگ کوچکم ! نزدیکتربیا و غمگین نباش.

قشنگ کوچک حرفی نزد و دیگر هیچ گاه نیندیشید که نازیباست.   

 

 


¤ نویسنده: مهربان

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ85/9/28، ساعت: 11:7 عصر نوشته شده است.

¤ چند توصیه برای خودکشی

 

1-     زمان خودکشی رو درست انتخاب کنید.(بهترین موقع ساعت 6 بعد از ظهر)

 

2-     مبادا بعد از خود کشی از ریخت و قیافه بیفتید.

 

3-     بهترین لباستون رو تنتون کنید.

 

4-     حتما ً یه یادداشت بذارید و علت خودکشی رو شرح بدید و انگشت هم بزنید.سعی کنید علت، غمگین و گریه آور باشه.

 

5-     خواهشا ً زیاد کثافت کاری نکنید.

 

6-     موقع خود کشی لبخند بزنید تا لبخند روی لبتون بمونه.

 

7-     یه بسته دستمال کاغذی حتما ً روی میزتون باشه.

 

8-     اتاقتون رو قبل از خودکشی تمیز و مرتب کنید.خوب نیست پلیس ها ببینند.

 

9-     رد انگشتتونو همه جا بمالید تا خودتون خودتونو کشوندید.

 

10- یه جوری خودکشی کنید که دوباره امکان برگشت به زندگی باشه.

 

11- دلیلتون برای خودکشی قانع کننده باشه.

 

12- خودکشی برای مسائل عشقی کار الاغ هاست.(بلانسبت شما)

 

13- قبل از خودکشی استفاده از عطر و ادکلن و دئودرانت الزامی ست.

 

14- بهتره بعد از مرگ(مثلا ً مرگ)در حالت درازکش باشید.

 

15- در اتاقتون رو حتما ً قفل کنید تا جریان هیجان انگیزتر بشه.

 

16- قبل از خودکشی حتما ً گریه کنید تا چشاتون اشک آلود و رمانتیک باشه.

 

حالا جدیدترین نوع خودکشی:

 

((استفاده از جوراب))

 

تخت خواب نرم رو آماده کنید.تمام سرتونو بدید زیر پتو.خیلی آروم نوک انگشتتونو از زیر پتو بدید بیرون و جورابتونو ببرید زیر پتو.هیچ راه نفوذی برای هوا ندارید.یک ساعت بعد،شما مردید.

خدا رحمتتون کنه.

 

 

 


¤ نویسنده: مهربان

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ85/9/11، ساعت: 9:1 عصر نوشته شده است.

¤ اثر یک سیاه پوست

اثر یک پسر سیاه پوست منتخب جایزه در سال 2005 شد

او چنین نوشته بود:

من یک سیاه پوستم ، وقتی به دنیا آمدم پوستم سیاه بود ، وقتی بزرگ شدم باز هم پوستم سیاه بود ، وقتی مریض می شوم هم پوستم سیاه است ، وقتی مقابل آفتاب هستم هم پوستم سیاه است و زمانی هم که بمیرم پوستم سیاه خواهد بود ؛ اما تو ای سفید پوست وقتی بدنیا میای زرد هستی ، وقتی بزرگ شدی پوستت سفید می شود ، وقتی بیماری پوستت سبز می شوی ، وقتی مقابل آفتابی قرمز می شوی و وقتی میمیری خاکستری می شوی ، اما من همیشه سیاهم ؛

                  آنگاه تو به من میگویی رنگین پوست؟  


¤ نویسنده: مهربان

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ85/9/5، ساعت: 4:2 عصر نوشته شده است.

¤ جملاتی کوتاه اما زیبا
  • اگر کسی ترا آنطور که میخواهی دوست ندارد، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد.

  • خوشبختی به کسانی روی می آورد که برای خوشبخت کردن دیگران می کوشند

  • عشق در لحظه ای پدید می آید ، دوست داشتن در امتداد زمان ، این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است

  • عشق قانون نمی شناسد ، دوست داشتن اوج احترام به مجموعه ای از قوانین عاطفی است.

  • فاصله تابش خود را بر دیگران تنظیم کن خداوند خورشید را در جایی نهاد که گرم کند ولی نسوزاند .

  • عشق ویران کردن خویش است ، دوست داشتن ساختن خویش است .

  • عشق فوران می کند چون آتش فشان ، دوست داشتن جاری می شود چون رودخانه ای با شیب نرم ...

¤ نویسنده: مهربان

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ85/9/5، ساعت: 3:57 عصر نوشته شده است.

¤ همواره تویی

شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی

آوای تو می خوانَدَم از لایتناهی .

آوای تو می آرَدَم از شوق به پرواز

شب ها که سکوت است و سکوت است وسیاهی

امواج نوای تو ، به من می رسد از دور

دریایی و من تشنه مهر تو ، چو ماهی

وین شعله که باهر نَفسم می جهد از جان

خوش می دهد ا ز گرمی ا ین شوق ، گواهی 

دید از تو گر صبح ابد هم  دهدم د ست

من  سرخوشم از لذ ت  ا ین  چشم به راهی

ای عشق تو را دارم و دارا ی جهانم

همراه تویی ، هرچه تو گویی  و تو خواهی

                                                                ( فریدون مشیری ) 

 


¤ نویسنده: مهربان

پیام های دیگران

<      1   2   3   4   5   >>   >

¤ لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
شناسنامه

پارسی بلاگ
پست الکترونیک
 RSS 

کل بازدیدها: 94896

بازدید امروز : 10

بازدید دیروز : 18


درباره خودم

مهربان
مهربان
در نظر من همه آدما خوبند،مگر اینکه خلافش ثابت بشه.

لینک به وبلاگ

مهربان

پیوندهای روزانه

بهترین وبلاگ دنیا [192]
اسرار موفقیت [267]
[آرشیو(2)]


ْآرشیو یادداشت ها

آرشیو
تاثیر موسیقی بر روان انسان
قشنگ کوچک
اثر یک سیاه پوست
آداب معاشرت
تاریخچه نوروز
تاریخچه نام ایران
مذهب آریایی ها
آریایی ها
آدمک
عیدی های منحصر به فرد
درس ها ی ژاپنی
اصطلاحات تلفن همراه
نقاط دیدنی تهران
میادین قدیمی تهران
یادمان هاو بناهای تاریخی
زیارتگاه های تهران
جاده های معروف دنیا
جاده های زیبا اما پر خطر
کعبه
ایرانی ها در گوگل
نقش جدید رویاها
آمار جستجوهای 2007 گوگل
معنی انسان بودنم رو گم کردیم
تاریخچه والنتاین



لینک دوستان

قورباغه ها


لوگوی دوستان




























اشتراک در خبرنامه